جمهوری اسلامی ایران که پس از انقلاب اسلامی بهدلیل همین پیمان رابطهاش را با مصر قطع کرده بود اندکی پس از این رویکرد، خیابانی را درتهران به نام خالد اسلامبولی نامگذاری کرد.
سالها بعد با تحول شرایط سیاسی جهان و بالطبع تحول سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران که درمورد عربستان به بهبود روابط ایران با آن کشور انجامید درمورد مصر نیز تکرار شد و در دولتهای هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد ابتکار عملهایی صورت گرفت که یخهای روابط ایران و مصر آب شود، هر چند که تاکنون مسائلی که کمترین آنها نام خالد اسلامبولی بر خیابانی در تهران بوده است مانع از نتیجهگیری از این تلاشها شده است.
در کنار دولتهای پیشین و کنونی، جدیترین اقدامی که برای برقراری رابطه بین 2 کشور مسلمان صورت گرفت سفر علی اکبر ناطق نوری به مصر بود. بعدا شمار دیگری از مقامات جمهوری اسلامی ایران از جمله حداد عادل، زمانی که رئیس مجلس بود، و لاریجانی، زمانی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بود، از قاهره دیدار کردند و به مقامات مصری گفتند «نام یک خیابان مسئلهای مهم نیست» و باید در اندیشه بهبود مناسبات دیپلماتیک میان تهران و قاهره بود. احمدینژاد هم تلاشهایی را برای برقراری مناسبات دوستانه با مصر انجام داد.
او صریحا اعلام کرد که «میتوان بدون فوت وقت، مناسبات سیاسی بین2 کشور را به حالت عادی بازگرداند و سفیر مبادله کرد.» اما مقامات مصری با وجود دیدارهایی که با نمایندگان اعزامی جمهوری اسلامی ایران، از جملهبا منوچهر متکی، وزیرامورخارجه ایران، تاکید کردند که نام خیابان خالد اسلامبولی باید عوض شود.
تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی همواره یکی از شرایط مصر برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بوده است. برای همین دولت سیدمحمد خاتمی در سال 1382 از شورای شهر تهران خواست تا نام خیابان را به انتفاضه تغییر دهد. شورای شهر تهران رای به تغییر نام این خیابان داد اما مصوبه شورای شهر هیچگاه اجرا نشد زیرا شورا، اجرای آن را منوط به درخواست وزارت امور خارجه کرده بود.
برخی گزارشها حکایت از آن دارد که وزارت خارجه ایران بعد از تصویب تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در شورای شهر تهران، بهدلیل نامناسب بودن زمان و وجود برخی مشکلات، درخواستی برای عملی شدن آن نکرد و به همین دلیل شورای شهر از ابلاغ آن به شهرداری خودداری کرد.
به همین دلیل محمدباقر قالیباف، شهردار تهران گفت که تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی به شهرداری ابلاغ نشده است.
پیش از این نیز مرتضی الویری -شهردار وقت تهران- درخواستی برای تغییر نام خیابان خالداسلامبولی به شهدای انتفاضه به شورای اول شهر ارائه کرده بود اما این شورا که در کنترل اصلاح طلبان بود، بهدلیل پیامدهای احتمالی، از تصویب آن خودداری و اعلام کرد که تغییر نام این خیابان را با درخواست کتبی وزارت خارجه بررسی خواهد کرد.
بعد از ابراز آمادگی محمود احمدینژاد -رئیس دولت نهم- برای برقراری رابطه با مصر و گشایش سفارت ایران در قاهره، تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی دوباره مطرح شد و این احتمال قوت گرفت که مصوبه 4 سال پیش شورای شهر تهران برای اجرا به شهرداری ابلاغ شود و نام خیابان به انتفاضه تغییر کند.اما این مسئله بازهم به جایی نرسید و سفری هم که قرار بود احمدینژاد به مصر داشته باشد هیچگاه انجام نشد.
اگر اوایل سال گذشته و با اظهارات صریح احمدینژاد درمورد آمادگی برای راهاندازی سفارت 2 کشور و مبادله سفیر و تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، این امید بهوجود آمد که تیرگی روابط 30 ساله پایان یابد اما در پایان سال و با حمله اسرائیل به غزه و نقش متضادی که ایران و مصر درحمایت از حماس و دیگری در حمایت از دولت خودگردان محمود عباس و تشدید محاصره غزه با بستن گذرگاه رفح در مرز مصر که تنها راه خروج فلسطینیها از صحنه جنگ بود بر عهده گرفتند باز هم تیرگی بر روابط دو کشور سایه انداخت. بهطوری که اگر تاکنون برداشتن تنها یک نام از روی یک خیابان در تهران میتوانست برقراری رابطه 2 طرف را تسهیل کند اما اکنون وضعیت غزه و تضادهای موجود میان فلسطینیها بر این مشکل کوچک افزوده است.
هر چند که عدهای هم در ایران با ساختن فیلمی با نام اعدام فرعون مشکل کوچک نام خیابان را به مشکلی بزرگتر در روابط 2 کشور تبدیل کردند.
کسی که در آن زمان اقدام به ساخت فیلم اعدام فرعون برای تجلیل از خالد اسلامبولی بهدلیل ترور سادات کرد و مناسبات ایران و مصر را تحت الشعاع آن قرار داد، فروز رجاییفر یکی از دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا درتهران در اوایل انقلاب بود. او در آن زمان دانشجوی رشته مهندسی پلیمر دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک) بود و بعدها در رشته علوم سیاسی در مقطع دکترا ادامه تحصیل داد. وی که در سالهای گذشته عمدتا خود را در ذیل گفتمان اصولگرایی تعریف کرده است در اعتراض به مصوبه اصولگرایان شورای دوم شهر تهران برای تغییر نام خیابان شهید خالد اسلامبولی، ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام را تشکیل داد و خود دبیرکل آن شد و در نخستین اقدام از تنی چند از استشهادیون برای انجام عملیات شهادتطلبانه در اراضی اشغالی ثبتنام کرد که البته هیچگاه عملی نشد.
پس از آن فعالیت آنها معطوف به تهیه و تولید فیلمهای مستندی شد که معرف مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان بود. فیلمهایی نظیر: در مکتب شهادتطلبان، اسطوره مرکاوا، بادهای شمالی، روی خط آتش، شکار مهندس، اسطوره عماد، اسرار یک ترور (عماد مغنیه)، هنر زندگی، دختران زیتون، پرچمداران خورشید، وعده صادق، دفاع از خود، در ضیافت اسلحه و مبادله بزرگ و شانزدهمین آنها «اعدام فرعون» بود؛ فیلمی 62 دقیقهای به زبان عربی و زیرنویس فارسی با تصاویری مستند از ترور محمد انورسادات- رئیسجمهوری پیشین مصر- توسط سروان خالد احمد شوقی اسلامبولی و همقطارانش.
اگرچه این فیلم توانست بر ایجاد روابط دوستانه میان مصر و ایران در آن مقطع خاص زمانی (که رئیس دولت نهم در پی حل مسئله ایران و مصر بود) سایه افکند اما بهنظر نمیرسد مشکلات تهران- قاهره تنها برسرنام خالد اسلامبولی باشد و بهنظر نمیرسد که اگر تهران- قاهره به شکل جدی منافع خود را در ایجاد ارتباط با یکدیگر ببینند برداشتن نام خالد اسلامبولی از روی خیابانی در تهران کاری سخت و دشوار باشد. مسائل عمیقتر از وجود نام اسلامبولی بر خیابانی در تهران تاکنون مانع از برقراری رابطه میان 2 کشور شده است. مسائلی که در همین چند روزگذشته با متهمکردن سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان از سوی دولت مبارک به تلاش برای تاثیرگذاری بر سیاستهای داخلی مصر و تضعیف دولت درمیان مردم این کشور مطرح شده است.
مصریها هفته گذشته با دستگیری 49 نفر به اتهام همکاری با حزبالله لبنان علیه دولت مصر، حزبالله لبنان را گروهی وابسته به ایران خواندند. اتهامات مصریها به ایران برتنش میان 2 کشور خواهد افزود. ایران هنوز دراین زمینه موضعگیری رسمی نکرده است اما سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان با اعلام افتخار از روابطش با ایران اعلام کرده است که سیاست حزبالله دخالت در امورداخلی هیچ کشوری نیست. وی حزبالله را گروهی سیاسی خواند که تنها به مبارزات سیاسی درداخل خاک لبنان میپردازد و مبارزه مسلحانهاش تنها علیه اسرائیل است. او گفت: فردی که عضو حزبالله بوده و درمصر دستگیر شده برای کمک به فلسطینیها در جنگ غزه و ورود به غزه از طریق خاک مصر به این کشور رفته بود.
وارد شدن ایران و مصر به مسائل جدیدتری که مطرح شده، تنش میان 2 کشور را عمیقتر خواهد کرد و از حساسیت موضوعاتی مانند نام خالد اسلامبولی برخیابانی درتهران کاسته خواهد شد. این روند به منزله عمیقتر شدن تضادهای 2 کشور و سختترشدن برقراری روابط میان 2 کشور است. بهخصوص درشرایط کنونی که دولت مبارک بهدلیل نقشی که در جریان جنگ غزه ایفا کرد و گذرگاه رفح را روی فلسطینیها بست مورد انتقادات شدیدی قرارگرفته و اکنون سعی میکند ایران و حزبالله را مقصر این قضیه معرفی کند.
البته اگر برخی اختلافات اساسی میان ایران و مصر و برخی مشترکات مانند اصرار هر 2 کشور برای دستیابی به فناوری هستهای را در کنار عامل سومی به نام تلاش هر 2 کشور برای دستیابی به قدرت و نفوذ بیشتر در معادلات منطقهای قرار دهیم، شاید بتوان گفت که رابطه ایران و مصر درصورت برقرار شدن ( که افق آن درحال حاضر بسیار تیره به نظر میرسد) در بستری از رقابت درموضوعاتمنطقهای شکل خواهد گرفت.